سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دم خروس!

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/10/28:: 3:9 عصر

شاید حرف هایم نیش دارد ولی مطمئن باشید که نیش آن زهر ندارد ، نیش آن مانند نیشتری است که بر تاول عفونت کرده ای می زنند تا عفونت آن خارج شود ، بنابراین اندک رنجش آن را ببخشید.
و اما ماجرا از این قرار است که...
چندی پیش نمایندگان مجلس شورای اسلامی وزیر ارشاد دولت آقای روحانی را به مجلس دعوت کردند و از او پرسیدند که آقای جنتی چرا با روزنامه بهار به خاطر توهین به واقعه غدیر برخورد نکردید؟!!
آقای جنتی در پاسخ ، دادِ سخن برآوردند که توقیف روش خوبی نیست و ما برای توقیف نیامده ایم،ما تذکر دادیم (همان ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم و به اصطلاح آقایان همان اعتدال).
به به و چه چه بود و تیترهای بزرگ مطبوعات از طرف ذوق زدگان از این کلام آقای وزیر که فضای جامعه را پر کرده بود.
 و هنوز این سخنان خوش ژست آقای وزیر از سر زبان مطبوعات اصلاح طلب و کارگزاران(شما بخوانید همان لیبرال) نیافتاده بود که به یک باره خبر توقیف هفته نامه یالثارات الحسین(ع) پخش شد !!(جل الخالق!!)
و از آن طرف هم وزارت ارشاد از هفته نامه 9 دی و روزنامه وطن امروز شکایت به محکمه برد.
چرا؟!
 به خاطر این که از پیمان ژنو ظریف( همان آقای خندان) وکرسنت انتقاد کرده بودند!!(باور کنید الانه که به خاطر این همه غلظت آزادی پس بیافتم، یکی منو بگیره!!!) 
حالا ما این وسط مانده ایم دم خروس را باور کنیم که بیرون زده یا قسم حضرت عباس(ع) را؟!!

 

آقای جنتی وزیر ارشاد دولت روحانی

 


ریسک پذیری یک مسئول!!!

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/4/27:: 7:4 عصر

فوتبالیست ها

 

قسمت اول

آقای مسئول با خودش فکر می کند: خب بودجه ما هم رسید، حالا اونو کجا صرف کنیم؟!

فردای آن روز در اتاق آقای مسئول

آقای باشگاه فوتبال دار: جناب مسئول جوون های ما به ورزش نیاز دارن، اگه بودجه کافی در اختیار ما بگذارین از شما ممنون می شیم علاوه بر اون ما می تونیم در عرصه بین المللی هم برای کشور افتخارآفرینی کنیم.

آقای مسئول: این وظیفه ی ماست که برای پیشرفت فوتبال این کشور قدمی هرچند کوچک برداریم، مطمئن باشید که بودجه خوبی برای شما در نظر می گیریم.

چند ماه بعد

آقای رسانه: آقای فوتبالیست برتر با باشگاه برتر دعوا کرد و بعد از آن که فحش های آبداری نثار آنها کرد به آنها هشدار داد که اگر هرچه زودتر یک میلیارد تومان دیگر به او ندهند دیگر برای آنها توپ نخواهد زد!!!

بعد از این اتفاق مسئولین دلسوز برای پیشرفت فوتبال میهن عزیزمان دل این فوتبالیست زحمت کش را با یک ملیلیارد و نیم تومان دیگر بدست آوردند!

در پی این تصمیم آقای مسئول، طرفداران این تیم به او گفتند:  به به و چه چه!!!

ما امیدواریم که با درخشش این ستاره فوتبال در تیم ملی هم بتوانیم در عرصه بین المللی موفقیت های چشمگیری بدست بیاوریم.

یک سال بعد

آقای رسانه: تیم ملی فوتبال کشورمان در یک بازی پیچیده نتیجه بازی را یک بر صفر به یالغوزستان واگذار کردند!!!

ایکیوسان

قسمت دوم

آقای جوان مخترع در اتاق همان آقای مسئول

آقای مسئول: ما به جوون های مثل شما افتخار می کنیم.

آقای مخترع: شما لطف دارید جناب مسئول ، خواهشی ازتون دارم.

آقای مسئول: بفرمایید عزیزم

آقای مخترع:اگر شما فقط بیست میلیون تومان به ما بدید، من به شما قول می دم که این نمونه کار رو خیلی زود به چرخه تولید دربیارم، که می تونه با هزینه کمتر و کیفیت بیشتر جای نمونه خارجی رو پر کنه و ما رو در مقابل تحریم های خارجی هم ایمن کنه.

آقای مسئول: عزیزم! هرچند ایده شما بسیار ارزشمنده اما متاسفانه ما بودجه کافی برای ریسک کردن در این طرح شما رو نداریم.

آقای مخترع: اما آقای مسئول وقتی چرخه تولید این نمونه راه بیوفته چند برابر هزینه شما رو بهتون برمی گردونه ، علاوه بر اون جوون های زیادی هم شاغل می شن، بیست میلیون تومان که پولی نیست برای شما!!

آقای مسئول: عزیزم! همون که گفتم! چرا با من بحث می کنی؟! شما بیشتر سر در می آوری یا من؟!

ضمنا بهتره که این قضیه همین جا تموم شه ! مبادا به فکر رسانه ای کردن اون بیوفتی که برات دردسر میشه!

 


رای ما

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/3/22:: 11:1 عصر

بهشت و جهنم

 

 

رای ما فقط در دنیایمان تاثیر نمی گذارد،بلکه در آخرت هم باید جوابگو باشیم،پس با دقت رای بدهیم.


ردپای فتنه

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/3/12:: 3:12 عصر

ردپای فتنه

یکی از برنامه های فتنه گران در انتخابات 92
1.تخریب شدید دولت احمدی نژاد
2. سپس چسباندن کاندیدای انقلابی (که فعلا پرچم دار آن جلیلی است)به احمدی نژاد و جریان انحرافی
3. و در مقابل ، جلب توجه دوباره مردم به اصلاح طلبان با شعارهای پوپولیستی


سه کلید انتخاباتی

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/3/11:: 4:39 عصر

 

 

تصویر رهبر انقلاب در دانشگاه امام حسین علیه السلام

از سخنرانی رهبر انقلابمان در دانشگاه امام حسینعلیه السلام  سه کلید خارج کردم و بعد از آن سه سوال دارم

1. مردم باید کسی را ترجیح دهند که زمینه ساز عزت برای آینده انقلاب و کشور باشد و توانایی حل مشکلات و ایستادگی قدرتمندانه در مقابل جبهه معاندان و الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان جهان را داشته باشد.


2. آنچه که در تبلیغات و شعارهای داوطلبان اهمیت دارد، این است که مواضع عزت آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه انقلاب و نظام اسلامی تثبیت شود.
مبادا در تبلیغات، به برخی افراد معاند در خارج و یا حتی در داخل، چراغ سبز نشان دهیم زیرا دشمن در تلاش است تا مردم را مأیوس و ناامید کند و متأسفانه برخی حنجره ها و زبان ها و قلم های بی تقوا هم در داخل حرف آنها را تکرار می کنند.


3. یکی از لوازم پاسداری از انقلاب، داشتن شناخت درست و عمیق از مبانی نظری و اصول انقلاب اسلامی و پایبندی به آنها است.
در طول انقلاب اسلامی، کسانی بودند که با احساسات و بدون شناخت عمیق از مبانی نظری انقلاب، وارد میدان شدند و بعد از مواجه شدن با یک تندباد، راهشان تغییر کرد و از مسیر انقلاب خارج شدند.

اما سه سوال:

1. به نظر شما امتیاز هایی که رهبر فرمودند در کدام یک از کاندیداها (قبل و بعد از سخنان ایشان) نمود بیشتری دارد؟

2. کدام یک از کاندیداها بعد از سخنان رهبری سعی داشتند با یک سری توجیه ها خود را به این گفتمان بچسبانند؟

3. و سوال سوم اینکه کدام یک از کاندیداها هنوزم که هنوزه نحوه رفتار و گفتارشان در تضاد با این سخنان رهبری است؟


گرا دادن حضرت آقا

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/3/7:: 8:29 عصر

امام خامنه ای در دانشگاه امام حسین علیه السلام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دانشگاه امام حسین خطاب به کاندیداها:
 مردم درخصوص نحوه تبلیغات داوطلبان و همچنین نحوه هزینه ها و ریخت و پاش ها قضاوت خواهند کرد و کسانی که برای تبلیغات انتخابات، از بیت المال یا پول مشتَبه به حرامِ برخی افراد دیگر استفاده کنند، نخواهند توانست اطمینان مردم را به سوی خود جلب کنند.


فلسفه مُدن روی دوچرخ

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/2/26:: 1:19 صبح

دوچرخه سواری

از روزی که شروع کردم به با دوچرخه به کلاس رفتن تا حالا خداروشکر پاهایم خیلی قوی تر شده است و حالا دیگر خیلی راحت تر و سریع تر رکاب می زنم.

زمستان هوا سرد بود و من هم که سینوزیت داشتم ، نمی شد زیاد دوچرخه سوار شد ، ولی هوا که خوب شد ، دوچرخه را راه انداختم ، هم ورزش خوبی می شود وهم کرایه تاکسی نمی دهم،علاوه بر این ها تفریح خوبی هم می شود.

ولی امان از بد راندن اتومبیل ها و موتورها!

گاهی از بس بد می رانند که احساس می کنم در شهر هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد!

البته می شود در این بی قانونی ، قاعده ای هم پیدا کرد!

آن هم " مقدم داشتن نفع شخصی خود در هر صورتی " است!

قاعده ای که فقط ناظر به جزء است و از مصلحت کل غافل ، و وقتی این طور شد تصادف و تصادم پیش می آید و آن وقت همان جزء هم که مد نظر بود آسیب می بیند.

اگر همه این مطلب را متوجه می شدند و رفتارشان را اصلاح می کردند شاید دیگر هیچ تصادفی رخ نمی داد.

با خودم می گویم:

ای بابا ! چنین چیزی که شدنی نیست، چون الان فرهنگ جامعه ما خیلی دورتر از این حرف هاست ، مسئولین باید فکری بکنند ، و قانون ها و نظارت ها دقیق تر بشوند.

مگر این که بگوییم خود مسئولین هم مطلب را نفهمیده اند!

که البته خیلی خیلی خیلی خیلی بعید می دانم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مانده ام پس گیر کار کجاست؟!

شما را به خدا شما راه چاره ای پیش پایم بگذارید ، فقط نگویید که خب تو دوچرخه را کنار بگذار ، که اصلا راه ندارد! منم و همین یک دوچرخه!

 


حسنی به اروپا می رود!!!

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/2/17:: 9:1 صبح

حسنی نگو یه دسته گل

حسنی که دیپلمش را می گیرد ، آماده می شود برای سفر به اروپا...

چی؟ تعجب کردید؟

حق دارید خب، ولی باور کنید که حسنی تنبل تنبل ها و شلخته ما عوض شده!

عموی حسنی وقتی می بیند که حسنی شوق و رغبتی به درس خواندن ندارد از اروپا برایش می گوید ، ان قدر که حسنی را مشتاق به دیدار اروپا می کند، بعد به او قول داد که اگر درسش را خوب بخواند و دیپلمش را با معدل بالاتر از 19 بگیرد حتما او را برای ادامه تحصیل به اروپا بفرستد .

حسنی خواند و خواند و درس انگلیسی را با رغبت بیشتری می خواند ،هر چه نباشد در سفر به اروپا خیلی لازمش می شد، دوران راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و دیپلمش را با معدل 19.92گرفت.

عموی حسنی که از موفقیت حسنی خیلی خوشحال بود قبل از این که امضای دیپلم حسنی خشک شود ، بلیط حرکت به سمت فرانسه را در دستان حسنی گذاشت.

حسنی خوشحال و سرمست تهران را به مقصد پاریس ترک کرد ، حسنی فرانسوی بلد نبود ولی خوشحال بود که دست کم زبان انگلیسی را خوب خوانده است.

اما این خیال خام دیری نمی ماند و به یک باره متلاشی می شود ، حسنی متوجه می شود که جز چند جمله دست و پا شکسته چیزی برای صحبت کردن ندارد تازه آن هم با یک لهجه درب و داغان. در عجب فرو می رود که پس این همه سال انگلیسی خواندن دقیقا چه فایده ای داشته است؟! وضع انگلیسی نوشتن هم که تعریفی نداشت!

خلاصه سرتان را درد نمی آورم حسنی با هزار مصیبت از تحصیل در فرانسه فارغ می شود و راهی وطن می شود.

در ایران به امر تحقیق و تدریس و... مشغول می شود و بعد از چندی به پیشنهاد  یکی از رفقای در وزارتخانه آموزش و پرورش پستی را در این نهاد مقرنس بر عهده می گیرد.

با توجه به استعداد های شگرف حسنی طولی نمی کشد که علی رغم  سنگ اندازی های حسودان به پست وزیری این نهاد منصوب می شود.

حسنی حالا فرصتی پیدا کرده بود که به دغدغه ای که سال ها ذهن او را مشغول کرده به طور جدی رسیدگی کند، بنابراین اولین پروژه ای را که شروع  می کند همان طرح سامان دهی آموزش انگلیسی است که با تشکیل کار گروهی شروع به تغییر شیوه آموزش این درس می کند، و تمرکز آن را  به جای گرامر بر روی مکالمه انگلیسی به صورت کاربردی قرار می دهد.

اما قضیه به همین جا ختم نمی شود ، حسنی متوجه می شود که آموزش عربی که برای درک متن قرآن و احادیث است هم کارآیی لازم را ندارد و کم کم متوجه می شود که اصلا سیستم آموزشی ایران از ریشه خراب است و کارایی و بازده لازم را ندارد، آموزش دروس در همه رشته ها دور از کاربرد است و بیشتر آن ها مطابق دانسته های روز نیستند.

این می شود که تصمیم می گیرد که یک تحول اساسی در این نظام آموزشی ایجاد کند ، بنابراین شروع می کند به تدوین برنامه ای و...

اما یک روز وقتی به محل کار خود می رود پاکتی را دریافت می کند که در آن درج شده بود

: شما از سمت وزارت آموزش و پرورش برکنار شدید!


نشانه

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/1/25:: 9:14 صبح

تو اگر نمی ایستادی ، تو اگر زخم برنمی داشتی ، تو اگر شبانه و مخفیانه دفن نمی شدی ، خط هدایت گم می شد!

مزار بی نشان تو نشانه ای شده است برای انسان ها!

تا بپرسند چرا دختر پیامبر اسلام(ص) مزارش نشان ندارد؟!

پدرت گفت: فاطمة بضعة منی فمن اذاها فقد اذانی فمن اذانی فقد اذا الله

فاطمه پاره تن من است ، هرکس او را بیازارد مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است.

چه کسی باعث شد که تو را شبانه و مخفیانه دفن کنند؟!

اصلا چرا در جوانی از دنیا رفتی؟!

و این علامت سوال تا ابد فتنه گران را رسوا خواهد کرد!


نگاه من به رسوایی

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/1/18:: 12:46 صبح

فیلم رسوایی

در تعطیلات عید سری به سینما و رسوایی زدیم! انتظار چنین فیلمی را از ده نمکی نداشتم!!

به نظرم فیلم نامه رسوایی برخلاف سه گانه اخراجی ها (مخصوصا اخراجی های سه!) منظم تر ، منطقی تر و آرام تر بود.

در حالی که در سه گانه اخراجی ها فیلم بیشتر متکی به هنرنمایی های شخصی بازیگران طنز بود.

و همچنین رسوایی برخلاف خیلی از فیلم های ایرانی حرفی برای گفتن داشت!

نگاه دینی و اخلاقی(و العاقبة للمتقین) فیلم کم نظیر و زیبا بود و به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد ، و انصافا جا دارد که فیلم سازان بیشتری در این زمینه کار کنند.

اما برسیم به انتقاد!

به نظرم در رسوایی هم همچون فیلم های قبلی ده نمکی جای ظرافت های هنری یک فیلم ساز حرفه ای خیلی خالی است و روایت فیلم خیلی ساده پیش می رود.

ای کاش آقای ده نمکی در این زمینه تلاش بیشتری می کرد تا رسوایی به فیلمی ممتاز از همه نظر تبدیل شود.

امشب که بیست و سی نگاه می کردم فعلا رسوایی در فروش اول بود.

یک نکته همینجورکی: اول اومدم عنوان رو "رسوایی ده نمکی" انتخاب کنم! یاد یک قضیه افتادم که در یک مجلس که آیت الله دستغیب (ره) حضور داشت ، وقتی مجری میخواست ایشان را برای سخنرانی دعوت کند ،گفت:از آقای دستغیب صاحب گناهان کبیره 1 دعوت می کنم که برای سخنرانی تشریف بیاورند!

بعدشم خواستم عنوان رو "رسوایی در سینمای عید" انتخاب کنم که با خودم گفتم این عنوان هم خیلی شبیه تیتر مجله های زرده!

1.منظور مجری صاحب کتاب گناهان کبیره بود.


<      1   2      



بازدید امروز: 6 ، بازدید دیروز: 47 ، کل بازدیدها: 252018
_